نقد تنهایی در تاریکی – جودی کامر و دیوید هاربر نمی توانند این ترسناک خواب آلود را نجات دهند
به سایت گیم آنلاین خوش آمدید، اگر شما مدیر کسب و کار هستید حتما روی سایت تبلیغات کلیک کنید تا بتوانید جذب مشتری داشته باشید.
نقد تنهایی در تاریکی – جودی کامر و دیوید هاربر نمی توانند این ترسناک خواب آلود را نجات دهند
منمناسب است که این آخرین بازی Alone in the Dark باید یک نفرین نسلی را برای خود انتخاب کند. فرضیه، زیرا سریالی که پیشگام ژانر وحشت بقا بود در حدود 30 سال است که خوب نبوده است. از ماجراجوییهای مختلف آن میتوان به بازی فاجعهبار 2008 با همین نام اشاره کرد که در میان بسیاری از تصمیمهای طراحی عجیب و غریب، دکمهای اختصاص داده شده به چشمک زدن را نیز داشت. با این حال، حداقل از راه جالبی وحشتناک بود، که بیش از آن چیزی است که می توان گفت برای این تصور دوباره کسل کننده و مشتق شده از بازی که همه چیز را آغاز کرد.
قطعه در لوئیزیانا در در اوایل قرن بیستم، تنها در تاریکی، امیلی هارتوود (جودی کامر) را می بیند که پس از دریافت نامه ای نگران کننده از عمویش جرمی در آسایشگاه نقاهتگاهی در مانور برای بیماران روانی در حال ملاقات است. در واقع بسیار نگران کننده است که نه تنها کارآگاه خصوصی ادوارد کارنبی (دیوید هاربر) را برای همراهی با او استخدام کرده است، بلکه یکی از اولین سوالاتی که از کارنبی می پرسد این است که آیا او اسلحه آورده است، زیرا او انتظار دارد که ممکن است مجبور شود آن را “تکان دهد”. کمی دور» تا عمویش را ببیند.
همانطور که اتفاق میافتد، میتوانید کارنبی یا هارتوود را برای تکان دادن اسلحه انتخاب کنید، تصمیمی که به تصمیمی کمی متفاوت منجر میشود. دیدگاه در مورد همان داستان اگرچه تخیل مجدد، پیشفرض کلی نسخه اصلی 1992 را حفظ میکند، اما نحوه ارائه و مکانیک آن به شدت از نسخه بازسازی شده رزیدنت اویل 2 کپکام وام گرفته شده است. این قسمت با بخشهای اکشنمحور بیشتری همراه است که در آن وارد رویاهای عمو جرمی میشوید، در مکانهایی با هیولاها میجنگید که از داستانهای HP Lovecraft الهام گرفته شده است.
خانه عمارت گوتیک جنوبی برای کاوش به اندازه کافی دلپذیر است و پازل هایی که در آن وجود دارد می توانند کمی منحرف شوند. اما در بیشتر موارد، تنها در تاریکی بسیار خسته کننده است. فوری ترین مشکل نوشتن است. هدف این بازی یک جدایی سریع و پر سر و صدا است، اما به سادگی نمی تواند آن را با حماقت اساسی رمز و راز لاوکرافتی خود هماهنگ کند. تغییر ناگهانی لحن و مکان بیشتر گیج کننده است تا جذاب. همچنین تلاش میکند تا خود را توجیه کند: چرا با وجود اینکه هارتوود کارنبی را به طور خاص برای محافظت از او استخدام کرده است، قهرمانان دوگانهاش بیشتر زمان بازی را جدا میگذرانند؟
اگر Pieces Interactive به استعداد ستاره امیدوار بود. استخدام ممکن است نوشتن را بالا ببرد، اثر، متاسفانه، کاملا برعکس است. به نظر می رسد کامر از اینکه شخصیت هارتوود چیست غافل است. تقریباً هر خطی که او تحویل می دهد کاملاً خاموش است. عبارات پرکننده ساده مانند “من به کلید نیاز دارم” به نظر می رسد که از یک نوجوان طعنه آمیز آمده است. وضعیت هاربر کمی بهتر است، اگرچه اغلب به نظر می رسد که دارد فیلمنامه را با یک چشم روی ساعت می خواند.
شایان ذکر است که بازی های Resident Evil نیز به سختی شاهکارهای روایی هستند. اما آنها ترسناک و هیجان انگیز هستند، ویژگی های Alone in the Dark درست گذشته است. در خارج از چند نمونه، مبارزه و گیج در قلمروهای جداگانه وجود دارد، بنابراین کاوش در عمارت خالی از تنش است. حتی در مناظر رویایی، برخورد هیولاها به طرز شگفت آوری کمیاب است. تیراندازی به دشمنان زمانی که ظاهر میشوند میتواند سرگرمکننده باشد، با این فرض که به دلیل نقصهای معمولی هوش مصنوعی بازی در گوشهای نمیایستند، اما بیشتر تعاملهای دیگر یا ضعیف یا کاملاً آزاردهنده هستند. نبرد غوغا کند است، در حالی که باز کردن درها یا بالا رفتن از نردبان به طرز طاقت فرسایی کند است.
بهعلاوه، برای کسی که ظاهراً مناظر رویاهای جرمی که در اعماق غم انگیز جنون گم شده اند، به طرز ناامیدکننده ای عادی هستند. آنها شامل یک باتلاق لوئیزیانا، یک قبرستان، یک انبار، و یک کتابخانه (که مسلما یک کتابخانه باستانی است). بعداً از چند مکان عجیبتر دیدن میکنید، اما آنها خیلی زودگذر هستند و نمیتوانند تأثیر زیادی بگذارند. گوش دادن به صحبت های افراد واقعی درباره رویاهایشان به اندازه کافی تلاش می کند. اگر میخواهید مرا مجبور کنید رویاهای یک شخص جعلی را تجربه کنم، بهتر است مطمئن شوید که آنها کاملاً عجیب و غریب هستند.
بعد از وحشت سوررئالیستی عالی Alan Wake 2، که در غرابت خاص خود لذت می برد و در عین حال داستانی واضح و قانع کننده را ارائه می دهد، Alone in the Dark بیش از حد بی رمق، بیش از حد دست و پا چلفتی و بیش از حد تصادفی است که نمی تواند چیز دیگری را فراخوانی کند. از بالا انداختن شانه رمز و راز پیرامون جنون جرمی ارزش تحمل این ماجرای پر دردسر را ندارد، در حالی که مبارزه و گیج کننده تنها سایه هایی از طراحی برتر Resident Evil 2 هستند. به نظر می رسد نفرین همچنان ادامه دارد.
ممنون از اینکه این مقاله را خواندید اگر به ورزش علاقمندید روی اخبار ورزشی کلیک کنید و اگر به آموزش علاقمندید روی آموزش آنلاین کلیک کنید.
پیشنهاد میکنم از دیگر مقالات دیدن بفرمایید.